عائشة. [ ءِ ش َ] (اِخ ) بنت یوسف بن احمدبن الناصر الباعونی ، مکنی به ام عبدالوهاب . شاعر بود نسبت او به باعون از قراء عجلون در شرق اردن است . مولد او به دمشق بود، و از علماء آن بلاد لغت و ادب فراگرفت . او راست : بدیعیه که بر آن شرحی نیکو نوشته است ، الفتح الحقی ، الملامح الشریفة فی الاَّثار اللطیفة، در الغائص ، منظومه ٔ رائیه ، الاشارات الخفیة فی المنازل العلیة. (از الاعلام زرکلی ). و رجوع به الموشح ص 186 و عقدالفرید ج 5 ص 280 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.