ظهیرالدین . [ ظَ رُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) ابراهیم صواب . در مبداء حال ملازمت امیر پیر حسین چوپانی می کرد و در آن اوان در خدمت جناب مبارزی بود. از آن جناب رخصت گرفته به شیراز شتافت و امیر شیخ رقم عزل بر صحیفه ٔ شمس الدین صاین و سیدغیاث الدین علی کشید و امیر ابراهیم را به استقلال وزیر گردانید و امیر ابراهیم نه به واسطه ٔ وفور کفایت بلکه از غایت جهالت ابواب مداخل و منافع ارکان دولت را مسدود ساخت . لاجرم آن جماعت یکی از رنود را تطمیع کردند تا فرصت نگاه داشته ، به زخم تیری امیر ابراهیم را به عالم بقا فرستاد و کرّت دیگرمولانا شمس الدین صاین و سیدغیاث الدین علی قدم بر مسند وزارت نهادند. رجوع به دستور الوزراء ص 243 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.