طوق بردن . [ طَ / طُو ب ُ دَ ] (مص مرکب ) آنست که مبارزان هنرمند بر سر نیزه یا مناره حلقه نصب میکنند و از دور تیر می اندازند بقصد آنکه از درون حلقه بگذرد، پس هرکه تیرش از حلقه گذر کرد این حلقه ازآن ِ وی باشد و از جمله ٔ اهل فن حلقه را او برده باشد، و گاهی این عمل به نیزه نیز کنند و این را حلقه ربائی نیز گویند. (آنندراج ) :
ز سیمین زنخ گوی انگیخته
بر او طوقی از غبغب آویخته
بدان طوق و گوی آن بت مهرجوی
ز مه طوق برده ز خورشید گوی .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.