طلیق . [ طَ ] (ع ص ) خنده روی . (منتهی الارب ). گشاده روی . (منتهی الارب ) (دهار). || از قید رسته . (منتهی الارب ). رهاشده ٔ از بند. (منتخب اللغات ). رهاکرده . (منتهی الارب ). آزادکرده (پس از بردگی ). از بند رهاکرده . ج ، طُلقاء. (مهذب الاسماء).
- رجل طلیق الیدین ؛ اذا کان سخیاً. (مهذب الاسماء). بخشنده .
- طلیق الاله ؛ باد است . (منتهی الارب ).
- طلیق اللسان ؛ تیززبان . گشاده زبان .
- طلیق الوجه ؛ خندان و گشاده روی . (منتخب اللغات ).
- لسان طلیق ؛ زبان فصیح . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.