طشیش . [ طَ ] (ع اِ) طَش ّ. باران ریزه ٔ زائد از رذاذ. (منتهی الارب ). باران ضعیف . (مهذب الاسماء). باران ِ خرد. باران ریزه . (آنندراج ). || (مص ) باران ریزه باریدن ابر. یقال : طَشَّت السماءُ طشیشاً. || طُشةزده شدن . یقال : طُش َّ الرَّجل ُ (به صیغه ٔمجهول ). (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به طشة شود. || باران ضعیف رسیدن زمین را. یقال : «طُشت الارض » (به صیغه ٔ مجهول ). (منتهی الارب ) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.