طرآن . [ طُرْ ] (اِخ ) کوهی است که کبوتر بسیار در آنجا باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و منظور از حمام الطرآنی ، کبوتر منسوب بدان کوه است . ابوحاتم گفته که عامه ٔ مردم طرانی راطورانی تلفظ میکنند و آن ناصواب است از ابوحاتم پرسیدند که منظور ذوالرمة از طوریون در این بیت چیست :
اعاریب طوریون عن کل قریة
یحیدون عنها من حذارالمقادر.
ابوحاتم گفت : از ماده ٔ طرء نیست ، چه اگر از آن ماده بودی ، بایستی طرئیون گفتی ، پرسیدند: پس معنی آن چه باشد، گفت : مراد ذوالرمه آن بوده است که بفهماند تازیان بدوی از تازیان بلاد طور یعنی خطه ٔ شام بوده اند، چنانکه عجاج رجزسرای معروف گفته :
دانی جناحیه من الطور فمر.
اراد انه جاء من الشام .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.