طخش . [ طَ خ َ ] (ع اِ) ابن البیطار گوید: درختی است که در اسپانیا از آن کمان کنند. مردمان گویند که آن «از ملک » است ، لکن یقین نیست و برخی گویند که «مران » است و بعضی گمان برند که طخش «شوحط» است . و بدو نیز بسی ماننده است . برگ آن تقریباً همانند برگ بید است و ثمری سبز دارد که چون پخته شد سرخ گردد، و آن را هسته ای است که از آن روغن گیرند و بطعم عفص است . و نیز همین شروح را در باب درختی که سمی است داده اند که تنها با درخت پیشین در اسم شریک است و من این درخت را نشناسم . لکلرک در ترجمه گوید: با این اختلافات مرادف آنرا در یونانی و لاتینی تعیین کردن ممکن نباشد، تنها میتوان گفت که این نام شبیه به طخوس لاتینی است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.