طالقانی . [ ل َ / ل ِ ] (اِخ )ابومحمد محمودبن خداش طالقانی . وی در بغداد سکونت داشت و از یزیدبن هارون و عبداﷲبن مبارک و فضیل بن عیاض و ابن عیینة و نصربن شمیل و وکیعبن جراح حدیث استماع کرده و ابراهیم حربی وحسن بن علی معمری و قاسم بن زکریا و ابویعلی موصلی و ابوالقاسم بغوی و یحیی بن محمدبن صاعد و محمدبن ابراهیم فیروز و ابوعبداﷲ محاملی و غیره از وی روایت دارند. وی در شعبان سال 250 هَ . ق . بسن 90 سالگی درگذشت . و یعقوب دورقی گوید: هنگامی که محمودبن خداش جان سپرد من در زمره ٔ کسانی بودم که در کفن و دفن او شرکت جستم و پس از آن وی را بخواب دیدم و گفتم : ای ابومحمد با تو چگونه رفتار شد؟ گفت : من و همه ٔ پیروانم رابیامرزیدند. گفتم من نیز از پیروان تو بودم ؟ سپس پوستی از آستین خویش برآورد که بر آن نوشته بود یعقوب بن ابراهیم بن کثیر. (از انساب سمعانی برگ 363 «ب »).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.