ضیاء. (اِخ ) شاه ضیاءالدین کرمانی . هدایت گوید: آن جناب بشاه ضیاءالدین مشهور بوده . در زمان شاه خدابنده در اصفهان وزارت کرده و بصحبت اهل حال و تربیت ارباب کمال جد و جهد بلیغ داشته در خصایل ستوده و فضایل محموده لوای شهرت افراشته . امیری صاحب کمالات و فقیری جامعحالات بوده و بعضی از مدارج سلوک را طی کرده . در سنه ٔ988 هَ . ق . مقتول گردید و بجنت خرامید. از اوست :
عشقی خواهم قرین رخساره ٔ زرد
یاری خواهم هلاک سازنده ٔ مرد
با صد غم و درد تا کند آنم جفت
وز هستی خویش تا کند اینم فرد.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.