صغاد. [ ص ُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای دوازده گانه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده . حدود و مشخصات آن بقرار زیر است : از شمال کوه بیدعلم و مادوان ، از باختر ارتفاعات خاروه ، از جنوب کوه کمرچناران و کل یک ، از خاورجلگه ٔ آباده . این دهستان تقریباً در شمال بخش واقع،هوای آن معتدل مایل به سردسیری ، آب مشروب و زراعتی آن از قنات و چشمه و نهر اهروان تأمین میشود. محصولات عبارتند از: غلات ، کشمش ، بادام ، حبوبات . شغل اهالی زراعت و باغبانی . صنعت دستی معموله قالی و پارچه بافی . از 9 آبادی تشکیل شده نفوس آن در حدود 4300 تن و قراء مهم آن عبارتند از: صغاد، بهمن ، شورجستان . در قسمت جنوب و باختر این دهستان ، طوایف شش بلوکی از ایل قشقائی ییلاق میکنند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.