صبره . [ ص ُ رَ] (ع اِ) بمعنی جاش که توده ٔ غله و غیره باشد که هنوز آن را وزن نکرده باشند. (غیاث اللغات از شرح نصاب و منتخب ) انبار گندم کیل و وزن ناکرده . (منتهی الارب ). کود گندم . (مهذب الاسماء). || طعام بیخته . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سنگریزه های درشت فراهم آمده . (منتهی الارب ). الحجاره الغلیظة المجتمعة. (اقرب الموارد). سنگ سخت . (مهذب الاسماء). || سختی سرمای زمستان . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.