صاعدیان . [ ع ِ ] (اِخ ) خاندانی معروف است که در اصفهان میزیست و ریاست حنفیان آن سامان داشت . و خاندان خجند نیز ریاست شافعیان داشت . در ترجمه ٔ محاسن اصفهان آرد: خلاصه ٔ آل صاعد نظام الدین قوام الاسلام تغمده اﷲ بمغفرته که پیوسته از روزگار دیرینه باز مدار امور کلی و مقالید اشغال اصلی عراق عجم بررأی جهان آرای هر گزیده از بزرگان آن خاندان کابراًعن کابر و أباً عن جدّ دایر بوده و صیت حدیث دریادلی و زبردستی ایشان بر روی زمین منتشر و سایر، و در باب محمدت و مدح و ثنای ایشان این نقل صحیح بیان و تقریر را از تحریر بنان استغنائی هرچه تمام تر می نماید... (ترجمه ٔ محاسن اصفهان صص 30 - 31). و رجوع به تاریخ مغول ص 532 و صاعدبن مسعود در همین لغت نامه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.