شیعة. [ ع َ ] (ع اِ) گروه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (ترجمان القرآن جرجانی ص 63) (از اقرب الموارد). || گروه همدل . (دهار) (از مهذب الاسماء). گروه یاران . (مقدمه ٔ لغت میر سیدشریف جرجانی ص 3). قومی وگروهی علیحده که جمع شوند بر امری . (غیاث ). || پیرو و یاران مرد: شیعة الرجل (واحد و جمع و تثنیه و مذکر و مؤنث در وی یکسان است ). (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پیروان . (مقدمه ٔ لغت میر سیدشریف جرجانی ص 3). انصار. اتباع . (غیاث ). اتباع و انصار و پیروان . تابع و ناصر و پیرو. (واحد و جمع و مذکر و مؤنث یکسان ). (یادداشت مؤلف ). || مذهب دوستداران علی و آل او.پیرو علی علیه السلام . مقابل سنی . (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.