شیشه برنهادن . [ شی ش َ / ش ِ ب َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) حجامت بی بیرون کردن خون . (یادداشت مؤلف ) : اگر چیزی در گلو فرونمی شود [ گاه بیماری خناق ] شیشه بر مهره ٔ دوم از مهره های گردن نهند تا ماده را بیرون کشد... و چون شربت به گلو فرورفت شیشه بردارند و اگر بیارند و خون بیرون کنند روا باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).رگی باید زد که استفراق آن موضع با حجامت ساق و شیشه برنهادن نیز سخت نافع است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.