شیرپا. (ص مرکب ) تخت که پایه ٔ شیر دارد. که از عاج بود. تخت که پایه های آن مانند پنجه های شیر ساخته شده باشد. (یادداشت مؤلف ) :
فرودآمد ز بام اندرسرایش
نشست اندر سریر شیرپایش .
ز تخت شیرپا اندرکشیدش
میان خاک و خاکسترکشیدش .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیرپا. (ص مرکب ) تخت که پایه ٔ شیر دارد. که از عاج بود. تخت که پایه های آن مانند پنجه های شیر ساخته شده باشد. (یادداشت مؤلف ) :
فرودآمد ز بام اندرسرایش
نشست اندر سریر شیرپایش .