شیة. [ ی َ ] (ع اِ) نشان و رنگ اسب و جز آن که مخالف سایر اندام باشد. ج ، شیات . منه قوله تعالی : لا شیة فیها ؛ ای لیس فیها لون یخالف سائر لونها، و یقال : ثور اَشْیَه ؛ یعنی گاو چپار، کما یقال : فرس ابلق و تیس اذراء. (منتهی الارب ). هر رنگی که مخالف با قسمت اعظم بدن اسب ویا حیوان دیگری باشد. و یا آنکه به معنی سفید است که در چارپایان باشد. ج ، شیات . و نسبت به آن شَوی ّ. (از اقرب الموارد). نشان . (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن جرجانی ). || گوسپندان . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.