شکرزار. [ ش َ ک َ ] (اِ مرکب ) شکرستان . آنجا که شکر باشد. (یادداشت مؤلف ). قریب به معنی شکرخیز. (آنندراج ). جایی که شکر بسیار و فراوان باشد. (ناظم الاطباء) :
دل مقید به شکرزار هوس نیست مرا
رشته ٔ حرص به پا همچو مگس نیست مرا.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.