شکافه زن . [ ش ِ / ش َ ف َ / ف ِ زَ ] (نف مرکب ) کسی که شکافه بر ساز میزند و سازنده و ساززن . (آنندراج ) (انجمن آرا). سازنده و مطرب . (برهان ). مطرب . (ناظم الاطباء). زخمه زن . نوازنده ٔ ساز با مضراب :
مثال طبع مثال یکی شکافه زن است
که رود دارد بر چوب برکشیده چهار.
فراز هر زمینی هست گویی صد نگارستان
میان هر درختی هست گویی صد شکافه زن .