شنغوب . [ ش ُ ] (ع ص ) رسن و شاخ دراز و باریک . (منتهی الارب ). دراز و باریک از رسن و شاخه ها. شنغاب . شنغب . (از اقرب الموارد). رجوع به شنغاب و شنغب شود. || (اِ) پشته ٔ دراز و باریک از زمین شور. (منتهی الارب ). رگه ٔ دراز و باریک از زمین . ج ، شناغیب . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.