شنعاف . [ ش ِ ] (ع اِ) سر کوهها یا کوههای بلند یا کوه بلند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سر کوه بلند. (مهذب الاسماء). جبل شامخ . شُنْعوف . (از اقرب الموارد). و رجوع به شنعوف شود. || (ص ) مرد درازبالای سست عاجز. (منتهی الارب ). مرد دراز سست عاجز. (از اقرب الموارد). ج ، شناعیف . (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.