شناق . [ ش ِ ] (ع اِ) سربند مشک از دوال و رشته و مانند آن . (منتهی الارب ). بند سر مشک و گویند آن رسن که مشک را بدان درآویزند. ج ، شُنُق . (از مهذب الاسماء). || زه کمان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || درازی سر. (از اقرب الموارد). || (ص ) دراز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). واحد و جمع و مذکر و مؤنث در آن یکسان است . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.