شناخ . [ ش َ ] (اِ) این کلمه در منتهی الارب در ذیل عامه ، مستعام و طوف ، بدینسان آمده است : «شناخ که آن را بر آب اندازند. شناخ که بر شکم بندند و از آب گذرند». در برهان شناخ دیده نشدولی «شَن » را بمعنی خیک کهنه آورده . در حاشیه ٔ منتهی الارب شناخ را بمعنی خیک نوشته است و در هر حال ضبطآن معلوم نشد، ظاهراً اگر از «شن » باشد باید شناخ بفتح خواند. خیک . مشک . عامه . طوف . (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.