شمم . [ ش َ م َ ] (ع اِ) بلندی کوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بلندی نای بینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || خوبی و راستی بالای بینی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || درازی بینی . || باریکی سر بینی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || فروهشتگی سر بینی . || نزدیکی . || دوری و از اضداد است . || (ص ) دور. وقتی خانه ٔ کسی نزدیک یا دور باشد گویند: داره شمم . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || نزدیک .(از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.