شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) شمس اوزجندی . قاضی شمس الدین منصوربن محمود از شعرا و فضلای مشهور زمان خود بود و به صدرالشریعه شهرت داشت . از اشعار اوست :
برخیز که شمع است و شراب است و من وتو
آوازه ٔ مرغ سحری خاست ز هرسو
برخیز که برخاست پیاله به یکی پای
بنشین تو که بنشست صراحی به دو زانو
می نوش از آن پیش که معشوقه ٔ شب را
با روز بگیرند و ببرند دو گیسو
در ساغر مینا می رنگین خور و انداز
سنگی دو درین شیشه ٔ گردنده ٔ مینو.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.