شقیص . [ ش َ ] (ع اِمص ) شراکت و انبازی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || (ص ، اِ) اسب نیکو. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). اسب بسیاررو. (مهذب الاسماء). || تعجیل و سرعت . || دویدگی اسب . || حصه و بهره و نصیب . (ناظم الاطباء). جزئی و بهری از مالی خاصه غیرمفروز. (یادداشت مؤلف ). || شریک . انباز. (ناظم الاطباء): هو شقیصی ؛ ای شریکی فی شقص من الارض ؛ اوشریک من است در قطعه ای از آن زمین . (از منتهی الارب )(از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). انباز. (آنندراج ). شریک . سهیم . انباز. (یادداشت مؤلف ). || اندک از بسیار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.