شغار. [ ش ِ / ش ُ ] (اِ) اشغار. سوخته ٔ گیاهی که آنرا اجوه گویند و برای شستن لباس و ساختن صابون و سفید شدن کشمش بکار برند (در خراسان بخصوص در گناباد)، و ناصرخسرو آنرا شخار آورده :
ناصبی شوم را به مغز سر اندر
حکمت حجت بخار و دود شخار است .
خاکستر و بقایای حاصل از سوختن اشنان قصارین که حاوی مقداری کربنات پتاسیم است و به همین جهت در صابون سازی به کار میرود. سنگ گازران . حجر لوقوا. غرافس . (فرهنگ فارسی معین ).