شش شاخ . [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح گیاه شناسی ) گونه ای گیاه خاردار از تیره ٔ چتریان که دارای برگهای نسبتاً بزرگ با بریدگیهای عمیق است . لبه ٔ برگها نیز مضرس است و لبه ٔ تضاریس به خار تیزی منتهی می شود (وجه تسمیه ٔ این گیاه به مناسبت وضع بریدگیهای پهنک برگ آن است ). گلش سفید آبی رنگ است . این گیاه در مزارع و لبه ٔ جویهای اکثر نقاط دنیا از جمله ایران فراوان است . قرصعنه . قرسعنه . ایرنج . قرصنه .شنذاب . شوکه ٔ ابراهیم . ارینجیون . ارنجیون . کمافیطوس . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مترادفات کلمه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.