ششی . [ ش ُ ] (ص نسبی ) منسوب به شش (ریه ). به رنگ جگر سفید. سرخ بسیار کم رنگ . (یادداشت مؤلف ).
- حبابهای ششی ؛ در اصطلاح پزشکی کوچکترین تقسیمات شش که تعداد آنها در حدود 2 میلیون می باشد و نایژکهای انتهایی به آنها ختم می شوند. قطر هر حبابچه ٔ ریوی در حدود یک چهارم میلیمتر است و جدار آن چین خورده است و خانه های شش را تشکیل می دهد. (فرهنگ فارسی معین ).
- خانه های ششی ؛ در اصطلاح پزشکی چین خوردگیهای دیوارچه ٔ حبابچه های ریوی . حفره های ریوی . (فرهنگ فارسی معین ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.