ششتا زدن .[ ش َ / ش ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) طنبور شش تار نواختن . (از برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج ). || شش بجول باختن . (ناظم الاطباء). شش بجول باختن را گفته اند که نوعی قمار است و به شش قاب مشهور است . (انجمن آرا) (از آنندراج ) (از برهان ) :
می خورد، شش تا زند، غیبت کند، لوطی بود
او مسلمان باشد و من ملحد از بهر خدا.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.