شرعة. [ ش ِ / ش ُ ع َ ] (ع اِ) راه پیداکرده ٔ خدای بر بندگان در بندگی و راه روشن و راست . و منه قوله تعالی « : لکل ة جعلنامنکم شرعةً و منهاجاً» (قرآن 48/5). (از منتهی الارب ). راه . شریعت . شریعه . راه دین . (مهذب الاسماء). راه مسلمانی . (دهار). نهادِ دین . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 61). || زه . وتر. || زه کمان . (مهذب الاسماء). روده ٔ کمان . چلّه ٔ کمان . (غیاث اللغات ). || رود که بزنند. (مهذب الاسماء). || دام مرغ سنگخوار. || مثل و مانندچیزی . (منتهی الارب ). یقال : هذه شرعة هذه ؛ این ماننداین است . (از ناظم الاطباء). ج ، شِرَع . جج ، شِراع .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.