شذا. [ ش َ ] (ع اِ) درخت مسواک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نمک . || تیزی بوی . || نوعی از کشتی . || مگس سگ یا عام است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شذاة؛ یک مگس . (منتهی الارب ). || گزند و رنج . (منتهی الارب ). شر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || چوب پاره ها. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اِمص ) خارش . (منتهی الارب ). جرب .(اقرب الموارد). حکه . (ناظم الاطباء). || شدت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شدت گرسنگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، شذاة.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.