شجراء. [ ش َ ] (ع ص ، اِ) درخت و هرچه ساق دارد از نبات ، و ارض شجراء، زمین درختناک . واحد و جمع در وی یکسان است و گفته شده که جمع است و یکی آن شجرة است بر قیاس : قصبة و قصباء و طرفة و طرفاء. (منتهی الارب ). سیبویه گوید که شجراء واحد و جمع است . و آن به معنی زمین پردرخت است و جایی که درخت در هم فرورفته چون جنگل و مقابل آن مرداء است . (از اقرب الموارد). درختستان . (دهار).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.