شتلم . [ ش ُ ت ُ ل ُ ] (اِ) مخفف اشتلم . درشتی کردن بغیر موقع و بیجا. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). لاف و گزاف :
ای گشته برای تو موافق انجم
گشتی چو به جود شهره نزد مردم
از گردش این زمانه ٔ پرشتلم
نامت نشود ز دفتر هستی گم .
انوری (از دستورالوزراء خواندمیر و فرهنگ سروری ).
و رجوع به اشتلم شود. || ظلم و تعدی نمودن باشد به مردم .(برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). غلبه و زور. (فرهنگ نظام ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.