شأو. [ ش َءْوْ ] (ع مص ) درگذشتن و سبقت نمودن . (منتهی الارب )(از اقرب الموارد). شأوت ُ القوم شأواً؛ اذا سبقتهم . (تاج العروس ). || بشگفت آوردن کسی را. || خاک از چاه برکشیدن . (منتهی الارب ). نزع من البئر شأوا کثیراً؛ از چاه خاک بسیار درکشید.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.