شأفة. [ش َءْ ف َ ] (ع مص ) بمعنی شآفة؛ ریش برآمدن از کف پای . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || بخشم آوردن . (از اقرب الموارد). بخشم آوردن کسی را. (منتهی الارب ). || ریش شدن ناخن پای . (از اقرب الموارد). || ترس از رسیدن چشم زخم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ترس ازراه نمودن کسی را که خوش آیند نباشد دیگری را. (از اقرب الموارد). رجوع به شأفة شود. || (اِمص ) دشمنی و عداوت . بینهم شأفة؛ یعنی میان ایشان دشمنی باشد. و استأصل اﷲ شأفتهم ؛ یعنی خدای از بن برکند دشمنی و آزار ایشان را. (از اساس البلاغه ٔ زمخشری ) (از متن اللغة) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.