شادتگین خانی . [ ت َ ] (اِخ ) از اجله ٔ امرای دربار خوارزمشاه که پس از شکست سپاهیان البتگین به دست امیرنصر سپهسالار سلطان محمود غزنوی گرفتار شد. وی باالبتکین در قتل خواهر سلطان محمود شرکت داشت و پس از فتح خوارزم و گرفتاری ابوالحارث محمدبن مأمون خوارزمشاه به قتل رسید. (تاریخ دیالمه و غزنویان چ عباس پرویز ص 414 و 415). از سالاران خوارزمشاه بوالعباس مأمون بن مأمون (مأمونیان ) : و آخر البتگین بخاری و خمارتاش شرابی و شادتگین خانی را که سالاران بودند و فساد ایشان انگیختند بگرفتند. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 678).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.