سیف اسفرنگی . [ س َ ف ِ اِ ف َ رَ ] (اِخ ) مولانا سیف الدین الاعرج از اهل اسفرنگ ماوراءالنهر بود و بهمین سبب او را سیف اسفرنگی یا سیف اسفرنگ گویند. درباره ٔ او نوشته اند که در خطه ٔ خوارزم نشو و نما یافته و به انواع علوم آراسته بود. از مجموع سخنان تذکره نویسان چنین مستفاد میشودکه سف اسفرنگ شاعر دوره ٔ خوارزمشاهی از عهد ایل ارسلان تا عهد سلطان محمد خوارزمشاه بود و حتی چنانکه گفته اند چون در 672 هَ . ق . در هشتادوپنجسالگی فوت کرده ، پس قسمت اعظم دوره ٔ مغول را بزعم ایشان درک کرده است . وی معاصر شمس خاله و ضیاءالدین خجندی و مجیرالدین بیلقانی بوده . از ممدوحان او از همه قدیمتر سلطان سنجر سلجوقی (511 - 552 هَ . ق .) و دیگر از ممدوحان خسرو ملک غزنوی و تاج الدین محمودخان است . سیف اسفرنگ سلاطین خوارزمشاهی را هم مدح گفت . از اشعار اوست :
چو ز حرف ما گذشتی قلمی در آسمان کش
بمثال لاابالی خط نسخ در جهان کش
ز گشادنامه ٔ دل رقم خیال کم کن
ز هوای خود چو عنقا پروبال در نهان کش .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.