سکرجه . [ س ُ ک َرْ رَ ج َ ] (معرب ، اِ) ظرفی است کوچک که در آن نان خورشها و چیزهای اندک از مشهیات و جوارشات و مانند آن کرده بر موائد نهند. فارسی است و قیل معرب سکوره و چون خوردن در آن از آداب مبتکرین است و اهل نعمت در آن خورند. قال لااکل فی سکرجه . (آنندراج ) (منتهی الارب ). سکوره . ج ، سکرجات . (مهذب الاسماء). || واحد وزن . (فرهنگ فارسی معین ).
- سکرجه ٔ صغیر ؛ واحد وزن معادل سه اوقیه . (رساله ٔ مقداریه فرهنگ ایران به نقل از فرهنگ فارسی معین ).
- سکرجه ٔ کبیر ؛ واحد وزن معادل نه اوقیه و آن را صدقه نیز گویند. (از فرهنگ فارسی معین ).
- سکرجه ٔ مطلقه ؛ واحد وزن معادل شش استار و چهاریک استار. (از فرهنگ فارسی معین ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.