سپسی . [س ِ پ َ ] (حامص ) واپس ماندگی . عقب ماندگی :
بفضل کوش و بدو جوی آبروی از آنک
بمال نیست بفضل است پیشی و سپسی .
پندارد هر چه نام پیشی بر او افتد ونام سپسی بر دیگری افتد. (جامع الحکمتین ص 243).
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپسی . [س ِ پ َ ] (حامص ) واپس ماندگی . عقب ماندگی :
بفضل کوش و بدو جوی آبروی از آنک
بمال نیست بفضل است پیشی و سپسی .