سوفارلبان .[ ل َ ] (اِ مرکب ) مردمان ملوط و مأبون . (ناظم الاطباء). کنایه از مأبونان است . (آنندراج ) :
خاطر به مغنی و نی و دف ندهی
دل نیز بساقی مزلف ندهی
بسیار ز سوفارلبان کام مگیر
تا همچو کمان ، زور خود از کف ندهی .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.