سنة. [ س ِ ن َ ] (ع مص ) ناخواب شدن . (تاج المصادر بیهقی ). غنودن و خواب سبک . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 59) (بحر الجواهر). غنودن . (دهار). || (اِ) غنودگی که مقدمه ٔ خواب است . (غیاث ). خواب سبک . (مهذب الاسماء). پینکی . چرت . (یادداشت بخط مؤلف ) : لاتأخذه سنة و لا نوم . (قرآن 255/2).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.