سمر گردیدن . [ س َ م َ گ َدَ ] (مص مرکب ) افسانه شدن . مشهور شدن :
چرا نامدم با تو اندر سفر
که گشتی بگردان گیتی سمر.
بشیر اندر آغاری این چرم خر
که این چرم گردد به گیتی سمر.
جهد کن تا چون سخن کردی قوی باشد سخن
جهد کن تا چون سمر گردی نکو باشد سمر.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمر گردیدن . [ س َ م َ گ َدَ ] (مص مرکب ) افسانه شدن . مشهور شدن :
چرا نامدم با تو اندر سفر
که گشتی بگردان گیتی سمر.