سمباده . [ س ُ دَ / دِ ] (اِ) سنگی سخت که در تیز کردن و جلا دادن شمشیر و کارد بکار میبرند. (ازناظم الاطباء). سنگی است که صیقل را شاید. (لغت نامه اسدی ). سنگ سمباده . (فرهنگ فارسی معین ) :
از این کوه سمباده ٔ زر برند
هم ارزیز و پولاد و گوهر برند.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.