سمامة. [ س َ م َ ] (ع اِ) کالبد مردم . || شتر ماده ٔ سریع. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || نوعی از مرغان . فراستوک کوهی . (دهار) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مرغی است از سار مهتر و از کبوتر کهتر. (مهذب الاسماء). || شکوفه ٔ خرما. || دائره ای است مستحب در گردن اسب . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). دائره ای است در وسط گردن شتر که نیکو و خوش آیند باشد. (از صبح الاعشی ج 2). || رایت . || نشان خانه ٔ خراب و ویران . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.