سلطانعلی گنابادی . [ س ُ ع َ ی ِ گ ُ ] (اِخ ) حاج ملاسلطان محمد مشهور به حاج ملاسلطانعلی شاه گنابادی رحمة اﷲ علیه . سلسله ٔ نسبش به این وجه است : حاج ملاسلطان محمدبن حیدر محمدبن دوست محمدبن نور محمدبن حاج محمدبن قاسمعلی . این خانواده اباعن جد از اجله ٔ علماء و بعضی از آنها از سلسله ٔ دراویش نعمة اللهی بوده و در حدود خراسان همیشه طرف تکریم و احترام و مرجع امور بوده اند، مخصوصاً حاج قاسمعلی که یکی از بزرگان زهاد دهر و معاریف عصر خود بوده است . این خانواده اصلاً از طایفه ٔ مشهور به «بیچاره » که منسوب به امیر محمد و امیرمحمد که از اولاد امیرسلیمان بوده اند میباشند از هنگام توجه حضرت ثامن الائمه به خراسان امیرمحمد و امیرمحمد مزبور در فوق دست توسل بدامن آن حضرت زده و آن حضرت آنها را به «بیچاره » خطاب فرمودند و بعد از آن این عنوان بر روی این طایفه باقی ماند.
ایام طفولیت و تحصیلات ابتدائی : شب سه شنبه 28 جمادی الاولی سنه ٔ 1251 هَ .ق . شبی است که در اواخر آن یکی از مفاخرایران در بیدخت گناباد از کتم عدم بعرصه ٔ وجود قدم میگذارد. در این شب طالع ایران کهن از خواب گران بیدار میشود از افق آسمان حکمت و عرفان این سرزمین تاریخی ، ستاره ٔ رخشانی طلوع مینماید و بنور نیّر خود جهان معنی و دنیای روحانیت را روشنی و نوید روح بخش میدهد.
سرحلقه ٔ عرفاء قرن سیزدهم هجری ، مرحوم حاج ملاسلطانعلی بوجود می آید و تا سن سه سالگی در حجر تربیت پدر و مادر زیست مینماید ولی در این موقع پدر آن مرحوم مفقود و ناپدید گردیده در تحت سرپرستی برادر بزرگ خود قرار میگیرد.
عقل و ذکاوت ، هوش و فطانت ، وقار و رزانتش مورد تعجب عموم بوده . در پنج سالگی بمکتبش میسپارند و در فاصله ٔ چند ماهی خطخوان و صاحب سواد فارسی میشود. وی در اندک زمانی عربیت را از حیث صرف ونحو بکمال میرساند. بحدی که کتاب مشکل و مهم مغنی را در مدت چهل روز ملکه مینماید و سپس معانی و بیان ومنطق را تکمیل میکند و به قسمی که حواشی متغیری موسوم به «تهذیب التهذیب » بر کتاب «تهذیب المنطق » مینویسد. در این وقت برای تحصیل علوم عالیه به اکثر بلاد مسافرت میکند و من جمله برای تحصیل فقه و اصول چندی بعتبات عالیات میرود و باندک زمانی در علوم فقه و اصول و تفسیر و حدیث و رجال و غیر ذلک از همگنان گوی سبقت میرباید. در مراجعت از عتبات به تهران میرود. طلاب ،اساتید و مدرسان خود را واگذاشته بدور آن جناب گرد می آیند. وی در سبزوار نزد فیلسوف شهیر مرحوم حاج ملاهادی سبزواری بتحصیل و تکمیل علم حکمت اشتغال میورزد،و با اینکه کلیه ٔ تلامذه ٔ مرحوم حاجی مردمانی بزرگ ودانشمند و از نخبه های هر شهری بودند، حضرتش بر تمام آنها سبقت جسته و در حکمت مشائی و اشراقی یدی طولا بهم رسانیده و در همین موقع بر «اسفار» حواشی معتبری مینوسد. خلاصه در طی این مسافرتها متدرجاً و طرداً للبات علوم مختلفه حکمت الهی و طبیعی ، علم اخلاق ، علم قیاس ، هندسه ، هیئت ، طب ، تاریخ ، عروض ، و ضبط اشعار عربی و فارسی و حتی علوم غریبه و اسطرلاب را بحد کمال میرساند بطوری که در عصر خود در هیچ علم و فنی زبردستی نداشته است . از مجله مهر شماره ٔ 6 سال دوم و رجوع به مجله ٔ ایرانشهر سال 4 شماره پنج شود. سلسله ٔ فقری سلطانعلی شاه از اینقرار است :
1- حاج آقا محمد کاظم سعادتعلی شاه . 2- رحمتعلی شاه . 3- حاج میرزا زین العابدین شیروانی ، مستعلی شاه . 4- حاج محمد جعفر همدانی ، مجذوبعلی . 5- حسینعلی شاه اصفهانی . 6- نور علی شاه اصفهانی . 7- معصومعلی شاه . رجوع به فرهنگ فارسی معین شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.