سعدالدین . [ س َ دُدْ دی ] (اِخ ) مسعودالامیدی میرعلی شیر نویسد: افصح الفصحاء و املح الشعراء رکن الاسلام والمسلمین سعدالدین مسعودالامیدی ... و از دارالخلافه ٔ ری ، و برقریه ٔ تهران زراعت دارد. و در دارالفضل شیراز تحصیل کرده و از شاگردان سرآمد مولانا جلال الدین دوانی است .نام اصلیش ارجاسب است . مولانا از غایت التفات او را مسعود نام نهاده و در آن دیار بدین اسم مشهور است . قبل از شرف ملازمت همیشه ذکر لطایف احوال و اوضاع او استماع می افتاد و حالا به یمن دولت روزافزون حضرت آصف صفاتی آن سعادت میسر شد چندان اخلاق و اطوار پسندیده مشاهده میشود که زبان ناطقه در بیان تقریر آن عاجز است . و مولانا در همه ٔ اسلوب شعر مهارت تمام دارد بتخصیص قصاید که آن وادی حق او است . این قطعه از اوست :
اگر کنی ز برای مجوس کناسی
و گر کنی ز برای جهود گل کاری
در این دو کار کریه اینقدر کراهت نیست
در این دو شغل خسیس آن مثابه دشواری
که در سلام فرومایگان صدرنشین
بروی سینه نهی دست و سر فرود آری .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.