سرتیر.[ س َ ] (اِ مرکب ) حکیم و فاضل و دانشمند. (برهان ). مرد بزرگ و فاضل . (جهانگیری ). بزرگ و حکیم و فاضل و دانشمند. (آنندراج ). || کنایه از مسافت یک پرتاب تیر. (آنندراج ). || هر یک از تخته هایی که زیر تیر سقف گذارند. || قسمتی از تیر که از ساختمان بیرون ماند. (فرهنگ فارسی معین ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.