زیور نهادن . [ زی وَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از ایجاد نمودن زیور. (آنندراج ). || در این بیت که از خواجه نظامی است :
شب از ناف خود عطرسائی نهاد
جهان زیور روشنائی نهاد
کنایه از دور کردن زیور است و میتواند که در آن مصراع نیز لفظ گشاد باشد، پس بر این تقدیر بنای قافیه بر عطرسائی و روشنائی بود و گشاد ردیف و بر تقدیر اول بیت ذوقافیتین بود و اگر کنایه از بستن زیور است پس زیور نهادن از روشنائی عبارت از طلوع و ظهور کواکب باشد و این قریب بمعنی ایجاد کردن است . (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.