زیرپوست . (اِ مرکب ) پوستی که بزیر بشده است . مقابل روی پوست . جِلد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). قسمتی از زیرپوست که در زیر طبقه ٔ مالپیکی قرار گرفته و در ضخامت آن رگهای خونی و ریشه ٔ مو و بن پی های لامسه و غدد مولد عرق و ریشه ٔ ناخن (در پوست نوک انگشتان ) و رشته های عصبی جلدی قرار دارند. (فرهنگ فارسی معین ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.