زیرپا کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) به اقرار آوردن کسی را بی هدهده و سیاست ، مثلاً دزدی باشد و اورا بلطائف الحیل بسخن پیچانده به اقرار آرند. (از آنندراج ). به اقرار آوردن و به حیله و تدبیر از کسی اقرار گرفتن . (از ناظم الاطباء). از زبان کسی به حیله وفریب نهانی های او را کشف کردن . (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ قبل و بعد شود. || در بهار عجم و آنندراج این کلمه «معروف » معنی شده و بیت زیر از حافظ شاهد آن آمده است که ظاهراً باید«دامن کفن زیر پای خاک کشیدن » را ترکیبی بشمار آوردو آن را مردن و یا بگور رفتن معنی کرد :
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست زدامن بدارمت .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.